نوشته: The History of Assault and Battery

تاریخچه حمله و باتری

با نگاهی به تاریخچه Assault و Battery، سوابق چند اتفاق عجیب را نشان می دهند.

به عنوان مثال محاکمه ای که در سال 1920 در شهرستان هابرشام، جورجیا برگزار شد. در جریان محاکمه حمله و باتری، یک زن قد بلند و تا حدودی عضلانی به عنوان شاهد ایالت فراخوانده شد.

وی اظهار داشت: متهم دست چپ خود را به دور گردن مقتول انداخته و با مشت راستش چندین ضربه به صورت وی وارد کرده است. وکیل مدافع که تمام تلاش خود را می کرد تا شاهد را به مخالفت با خود وادار کند، به سمت جایگاه شاهد رفت و از زن خواست که دقیقاً به دادگاه نشان دهد که چگونه متهم به طرف مقابل تعرض کرده و کتک زده است. او به سرعت دست چپش را دور گردن او انداخت و با مشت دست راستش به صورت او کوبید، در کمال تعجب او و مایه حیرت دادگاه جمع شده بود. فکر می کنم وکیل مدافع کیفری باید با دقت بیشتری در انتخاب حرف هایش اقدام می کرد.

سپس داستان شاکی و متهم است که با نقض قانون یکشنبه بیرون رفتند تا به سنجاب های خاکستری شلیک کنند (White v. Levarn, Vt. 1918). متهم به اشتباه با سنجاب به کلاه خاکستری شاکی شلیک کرد و شاکی را مجروح کرد. با این حال، از آنجایی که این عمل خلاف قانون یکشنبه بود، این پرونده به طور ناگهانی مجبور شد چندین نکته غیر از حمله و باتری را در نظر بگیرد. اولاً، دادگاه بین «حادثه»، عملی که مورد نظر متهم نبوده و به طور منطقی قابل پیش‌بینی و اجتناب نبود، و «اشتباه»، یک عمل عمدی اما با این باور اشتباه که موجه است، تفاوت قائل شد. سپس دادگاه اعلام کرد که شخص مسئول "حوادث" نیست، بلکه مسئول "اشتباهات" است، و اگر حمله و باطری بیشتر "اشتباه" از "حادثه" بود، متهم مسئول بود، اما اگر بیشتر "اشتباه" بود. تصادف» از «اشتباه»، پس مسئولیت مشکوک است. تا کنون خیلی خوب! اما این زمانی است که شروع به پیچیده شدن می کند زیرا هم متهم و هم شاکی قانونی را نقض می کنند که تیراندازی به سنجاب ها (با هر رنگی) را در روز یکشنبه ممنوع می کند. بنابراین، اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا شاکی با توجه به اینکه قانون را نقض می‌کند، مستحق خسارت است یا خیر؟ در پایان، دادگاه تصمیم گرفت که با وجود اینکه شاکی قانون یکشنبه را نقض کرده است، با وجود اینکه تخلف وی مستقیماً به آسیب رساندن خود کمک کرده است، نباید مانع جبران خسارت او برای حمله و باتری شود. در غیر این صورت، به منزله اعمال مجازات اضافی برای نقض قانون است که توسط قانونگذار در نظر گرفته نشده است، و در واقع باعث می‌شود کسی که قانون یکشنبه را نقض کرده است، تمام حق محافظت در برابر بی‌هدفی دیگران را از دست بدهد.»

بنابراین حدس می‌زنم اخلاق این داستان این است که اگر می‌خواهید به سنجاب‌های خاکستری شلیک کنید، مطمئن شوید: (1) قانون را نقض نمی‌کنید و (2) کلاه خاکستری نپوشید! به این ترتیب، اگر مجبور باشید برای حمله و باتری شکایت کنید، این یک پرونده بسیار ساده تر خواهد بود - و هزینه نمایندگی قانونی شما را کاهش می دهد.

تاریخچه بیشتر در مورد حمله و باتری

در سال 1919، وقتی پلیس به خانه‌ای که در آن قمار می‌کردند یورش برد، چند مرد سعی کردند فرار کنند. در غوغای متعاقب آن، یکی از آنها به یک افسر پلیس حمله کرد و او را مورد ضرب و شتم قرار داد. شواهدی وجود داشت مبنی بر اینکه حمله و باطری به عنوان راهی برای جلوگیری از دستگیری از پیش طراحی شده بود. سوالی که دادگاه باید در مورد آن تصمیم می گرفت این بود که آیا تنها فردی که مرتکب حمله و باطری شده است مسئول است یا با توجه به ماهیت از پیش برنامه ریزی شده جرم، کل گروه مقصر هستند. در آن زمان، اختیار بر این نقطه دقیق کم بود. عموماً معتقد بودند که صرف حضور یک طرف دیگر در زمان و مکان حمله نمی تواند او را به یک طرف در آن تبدیل کند. از سوی دیگر، اگر آن شخص به تجاوز را تشویق کند، حتی اگر در آن شرکت نداشته باشد، در واقع به اندازه شخص مرتکب آن گناهکار است. دادستان استدلال کرد که حقایق پرونده حاکی از وجود یک توطئه است که به موجب آن متهم حضور داشته و به برادرش که مرتکب حمله شده است، کمک کرده است. دادگاه تصمیم گرفت که توافق برای ارتکاب حمله و باتری یک جرم قابل مجازات است و همه افراد حاضر مجرم شناخته شدند.

اخلاق این داستان؟ (1) درگیر توطئه ای برای ارتکاب حمله و حمله نشوید، و (2) در صورت انجام، با یک وکیل خوب تماس بگیرید.

داستان ماهی

تقریباً همزمان با یورش پلیس به قمارخانه، مشتری از مغازه ای مقداری ماهی خرید و مدتی بعد با مغازه تماس گرفت و به صاحبش گفت که از خرید خود ناراضی است. به او گفته شد که ماهی را برگرداند، پس از آن پولش به او بازپرداخت می شود، اما دیگر از آن استقبال نمی شود. وقتی ماهی را پس داد، مدیر مغازه پول را پس داد و به او گفت که برود و دور بماند، در این هنگام او حاضر به ترک مغازه نشد. مدیر بازوی او را گرفت و به زور از مغازه بیرون کرد. مشتری پس از آن شکایتی را برای حمله و باتری علیه مدیر مطرح کرد. دادگاه تصمیم گرفت که او پس از منع شده بود حق اقامت در محل را ندارد. بعلاوه، حکم داد که صاحب کسب و کار این حق را دارد که تصمیم بگیرد چه کسی می تواند یا نمی تواند وارد محل کسب و کار خود شود و علاوه بر این، او می تواند هرکس را که می خواهد بیرون کند و انتخاب کند که با چه کسی تجارت کند. با توجه به اینکه او از خروج از مغازه امتناع کرد، زیرا به او گفته شده بود که اجازه ورود به مغازه مشروط به برگرداندن ماهی، دریافت پول و خروج از مغازه است، حق مالک را برای بیرون راندن اجباری مشتری حفظ کرد. از این رو، او پرونده خود را برای خسارت برای Assault & Battery از دست داد.

اخلاق این داستان ماهی؟ وقتی از شما خواسته می شود محل کسب و کار را ترک کنید، بدون ایجاد مشکل بروید. یا اگر نه، یک وکیل خوب در آماده باش داشته باشید.